نظریه خورشیدمرکزی Heliocentrism
نظریه خورشید مرکزی (به انگلیسی: Heliocentrism) یک مدل نجومی است که در آن زمین و سایر سیارات به دور خورشید نسبتاً ثابت در مرکزسامانه خورشیدی میگردند. از نظر تاریخی نظریه خورشید مرکزی در تقابل با نظریه زمین مرکزی بود که زمین را در مرکز فرض میکرد. مفهوم زمینی که به دور خورشید میگردد، نخست در قرن سوم پیش از میلاد و توسط آریستارخوس ساموسی پیشنهاد شد[به احتمال بسیار قوی تر پیش از اریستارخوس ساموسی هراکلیدس پونتیکوسی از اصحاب اکادمیای افلاطون این نظریه را مطرح کرده است].نظریه خورشید مرکزی آریستارخوس، حداقل در دنیای پسا باستان توجه اندکی به خود جلب نمود - شاید به دلیل ازبینرفتن آثار علمی دوران یونانیگرایی - تا اینکه کوپرنیک آن را احیا و تشریح نمود.
ارائه یک مدل ریاضی برای نظریه خورشید مرکزی با قدرت پیشبینی کامل تا قرن شانزدهم میلادی به طول انجامید، یعنی زمانی که نیکلاس کوپرنیک،اخترشناس، ریاضیدان و روحانی کاتولیک لهستانی با ارائه این مدل باعث بوجود آمدن انقلاب کوپرنیکی شد. در قرن بعد یوهانس کپلر مدل را تشریح و گسترش داد تا شامل مدارهای بیضی شکل نیز باشد و همچنین گالیله مشاهدات تجربی برای این مدل با استفاده از تلسکوپ ارائه داد.
با مشاهدات ویلیام هرشل، فریدریش بسل و دیگران، اخترشناسان فهمیدند که خورشید آنگونه که در زمان کوپرنیک پنداشته میشد در مرکز جهان قرار ندارد. در دهه ۱۹۲۰، ادوین هابل نشان داد که خورشید تنها بخشی از یک کهکشان است که خود تنها یکی از میلیاردها کهکشان موجود است.
برای دیدن ویدیو مربوطه از آپارات روی تصویر زیر کلیک نمایید :